صفحه اصلی | اخبار | سوالات متداول | ارتباط با ما

مروري بر بعد اقتصادي حجّ

محمد تقي رهبر

فصلنامه ميقات حج
سال دهم شماره سي و هفتم پاييز 1380


هر يک از احکام و شرايع ـ حتّي عبادي آنها ـ داراي آثار معيشتي، دنيوي و اقتصادي است; چرا که شرايع اسلامي تأمين کننده سعادت انسان در دنيا و آخرت و مدافع مصالح و منافع جامعه بشري در همه ابعاد به هم پيوسته حيات است. و با توجّه به اين نکته، که مصالح دنيوي و امور معيشتي ضرورتي است ـ که هر چند به عنوان مقدمه ـ براي دستيابي به سعادت ابدي بشر، غير قابل اجتناب است، از اين رو فرموده اند: مَنْ لا مَعاشَ لَهُ لا مَعادَ لَهُ .

اين ويژگي; يعني عنايت به معيشت و اقتصاد جامعه اسلامي در حج ، به دليل جهانشمولي اش، بيشتر جلب نظر مي کند و اسلام با نگرش ويژه خود به مسأله حجّ ونقش تعيين کننده آن در عزّت و عظمت امّت و با توجّه به ضرورت توانمندي اقتصادي در دست يابي به استقلال و اقتدار مسلمين براي امور معيشتي و اقتصادي و تجاري در موسم، راهکارهايي را گشوده است که آيات و روايات فقه و سيره اسلامي بيانگر آن مي باشد.

کنگره جهاني حج، دربرگيرنده منافع مسلمين است و زائران کشورهاي اسلامي دراين کنگره، از آن منافع بهره مند مي شوند; چنانکه آيه کريمه بيانگر است:

} وَ أَذِّنْ فِيالنّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلي کُلِّ ضامِر يَأْتِينَ مِنْ کُلِّ فَجّ



--[33]--

عَمِيق لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْکُرُوا اسْمَ اللهِ فِيأَيّام مَعْلُومات عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ اْلأَنْعامِ فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ{.(1)

در ميان مردم آهنگ حج را صلا ده تا پياده يا سواره، بر شتران لاغر (رهوار) از سرزمين هاي دور به سوي تو آيند و شاهد منافع خود باشند و در روزهاي معيّن خدا را ياد کنند که آنان را از گوشت حيوانات روزي داده است. پس بخوريد از آنها و به مستمندان نيازمند بخورانيد.

اين آيات، به نکاتي در فلسفه حج اشاره دارد:

ـ ياد خدا کردن و روحيه ايماني و معنوي را تقويت نمودن.

ـ شاهد منافع خود بودن که به دليل اطلاق و عدم تقييد به قيد خاص، شامل منافع مادّي و معنوي است و منافع اقتصادي را نيز شامل مي شود.

ـ متعاقب آن، از گوشت قرباني و خوردن و خورانيدن و اطعام به مستمندان سخن گفته است.

ابن عباس در تفسير آيه کريمه مي گويد:

منافع الدنيا والآخرة، أمّا منافع الآخرة فرضوان الله تعالي، وأمّا منافع الدنيا فما يصيبون من منافع البُدن والذبائح والتجارات .(2)

منافع ياد شده در آيه; عبارت است از منافع دنيا و آخرت; منافع آخرت خشنودي خداوند است و منافع دنيا آن چيزي است که مردم از گوشت قرباني و تجارت به دست مي آورند.

همانگونه که آيه کريمه: "  لَيْسَ عَلَيْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّکُمْ... " (3) بيانگر است، متعاقب توصيه به تقوا به عنوان ره توشه آخرت در اين سفر روحاني در آيه قبل، به حج گزاران تذکّر مي دهد که ضمن انجام عبادت و ذکر خدا و تحصيل ره توشه تقوا مانعي وجود ندارد که از منافع اقتصادي و معيشتي نيز بهره گيرند.

مرحوم طبرسي گويد: مفاد اين آيه رخصت دادن به کسب و تجارت، پس از انجام مناسک حج است و اين در روايات ائمه معصوم(عليهم السلام) آمده است.(4)

و نيز عياشي از امام صادق(عليه السلام) در تفسير آيه فوق چنين روايت کرده است:

يَعْنِي: الرِّزْقَ إِذَا أَحَلَّ الرَّجُلُ مِنْ إِحْرَامِهِ وَ قَضَي نُسُکَهُ فَلْيَشْتَرِ وَ لْيَبِعْ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . حج : 27 و 28

2 . تفسير ابن کثير، ج3، ص214

3 . بقره: 98 ; باکي نيست بر شما که در جستجوي فضل پروردگار خود باشيد.

4 . مجمع البيان، ج2، ص527



--[34]--

فِيالْمَوْسِمِ .(1)

مقصود از طلب فضل خداوند، تحصيل روزي است، هنگامي که شخص از احرام خارج شد و اعمال حج را به پايان برد، در موسم به خريد و فروش بپردازد.

شايان گفتن است: از همان آغاز که امّ القراي توحيد تأسيس شد در دعاي حضرت ابراهيم(عليه السلام) آمده که ضمن نيايش با خداي خود گفت: "  ...وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْکُرُونَ " (2) و بدين گونه از خداوند خواست خاندان خود و ساکنان اين سرزمين مقدّس را از ثمرات روزي دهد و در آن بيابان خشک و سوزان، نعمت هاي خويش را ارزاني دارد تا آنان سپاسگوي حقّ باشند. و از اينجا استفاده مي شود که مسأله رزق و معيشت در سرزمين حرم و جوار کعبه نيز جايگاه مهمّ خود را در حيات مادّي و معنوي امّت موحد دارد و حضرت خليل آن را در دعاي خود منظور داشته است. و چنين شد و اراده خداوندي بر اين تعلّق گرفت که آن وادي بي حاصل و بي آب و علف هميشه آباد و پر رونق باشد و از نعمت هاي فراوان برخوردار گردد. قرآن از اين عنايت خداوندي که همواره استمرار داشته و خواهد داشت، بدينگونه سخن مي گويد: "  أَ وَ لَمْ نُمَکِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يُجْبي إِلَيْهِ ثَمَراتُ کُلِّ شَيْء " ;(3) آيا حرم امني در اختيار آنان ننهاديم که همه نوع ثمرات و کالاها بدان سوي برده مي شود. وگرنه چگونه باور کردني است شهري که در ميان سنگ هاي سخت و صخره هاي سياه و کوه هاي دست اندر گريبان محاصره شده بتواند بار انداز ارزاق و کالاهاي گوناگون از سراسر جهان  باشد.

تلفيق دنيا و آخرت

در پاسخ به اين پرسش که اگر حج يک عبادت و سير و سفر الي الله است، چگونه مي توان مقاصد مادّي را در آن جاي داد؟ بايد گفت: هر گاه دنيا با آخرت هماهنگ و در جهت رضاي حقّ و مصلحت خلق باشد، در بينش اسلامي نه تنها مذموم و نکوهيده نيست بلکه مطلوب و ضروري است. شريعت اسلام آميزه اي است از تکاليف و احکامي که معاش و معاد را ملحوظ داشته، باملاحظه اين نکته که معيشت مقدمه سعادت آخرت است. در حج نيز مقاصد
دنيوي و اخروي با همين فلسفه لحاظ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . البرهان فيتفسير القرآن، ج1، ص431 از تفسير عياشي.

2 . ابراهيم: 37

3 . قصص: 57



--[35]--

شده است و بلکه عنايت به مسائل معيشتي، بازرگاني و اقتصادي در حج، پررنگ تر از ديگر احکام شريعت به چشم مي خورد و همانگونه که ملاحظه مي کنيم و صراحتاً در آيات و روايات مورد توجّه قرار گرفته است.

پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد:

مَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ اْلآخِرَةَ فَلْيَؤُمَّ هَذَا الْبَيْتَ .(1)

کسي که خواهان دنيا و آخرت است، بايد آهنگ اين خانه کند.

و نيز مي فرمايد: حُجُّوا تَسْتَغْنُو ;(2) حج به جاي آوريد تا بي نياز گرديد. شايد رمز و نکته کلام نبوي اين باشد که: اصولا حج بار مالي قابل توجّهي را مي طلبد و افزون بر آن، مشکلات را در بردارد که طبيعي اين سفر است و گاه مي شود علاقه به ثروت و وسوسه هاي نفساني و شيطاني آدمي را از بذل و خرج در اين سفرِ دشوار باز مي دارد و آنگاه خانه خدا که براي مصلحت خلق سرپا است، خلوت مي شود و شکوه امّت اسلامي کم رنگ مي گردد.

لذا خداوند آن را با منافع دنيوي نيز همراه ساخته و وعده خير و استغنا به زائران داده است تا از سنگيني هزينه ها نهراسند و به هر بهايي، حج خانه خدا کنند.

در عمل و تجربه نيز چنين بوده که حج نه تنها زيان مالي به بار نياورده، بلکه سبب توسعه رزق و استغنا و بي نيازي بوده است; همانگونه که در کلام گهربار پيامبر گرامي ديديم و امام علي بن الحسين(عليهما السلام) مي فرمايد:

حُجُّوا وَ اعْتَمِرُوا تَصِحَّ أَبْدَانُکُمْ وَ تَتَّسِعْ أَرْزَاقُکُمْ وَ تُکْفَوْنَ مَئُونَاتِ عِيَالِکُمْ .(3)

حج و عمره به جاي آوريد تا بدنهايتان سالم بماند و روزيتان گشاده گردد و مخارج خانواده تان تأمين شود.

اميرالمؤمنين(عليه السلام) طي خطبه اي با اشاره به نقش حج در نفي فقر و زدودن گناه مي فرمايد:

حَجُّ الْبَيْتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَرْحَضَانِ الذَّنْبَ .(4)

حج و عمره خانه خدا فقر را از ميان برمي دارد و گناهان را پاک مي کند.

جالب آنکه برخي روايات علاوه بر بيان آثار مثبت حج در تأمين حوايج مادّي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وسائل الشيعه، ج8، ص4

2 . همان، ص7

3 . وسائل الشيعه، ج8، ص41 ; کافي، ج4، ص252

4 . نهج البلاغه، خطبه 110



--[36]--

و گشادگي روزي و رفع نيازمندي و فقر، به آثار منفي ترک حج نيز اشاره شده و صراحتاً بيان مي کند که اگر کسي با داشتن توان مالي و استطاعت، اين فريضه عظيم را ترک کند، بايد از عواقب اين گناه و تهي دستي هراسان باشد. پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله)در خطبه الغدير فرمود:

مَعَاشِرَ النَّاسِ حُجُّوا الْبَيْتَ فَمَا وَرَدَهُ أَهْلُ بَيْت إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ لا تَخَلَّفُوا عَنْهُ إِلاَّ افْتَقَرُو .(1)

اي مردم، براي حج رهسپار بيت الله شويد; زيرا هيچ خانداني بر آن وارد نشدند مگر آنکه بي نياز گشتند و تخلّف ننمودند مگر آنکه فقير و تهي دست شدند.

از قول امام صادق و امام کاظم(عليهما السلام)نيز در روايتي آمده است: الْحَاجُّ لا يُمْلِقُ أَبَداً قُلْتُ وَ مَا اْلإِمْلاقُ؟ قَالَ: اْلإِفْلاسُ، ثُمَّ قَالَ: وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاق .(2)حج گزار هرگز تهي دست و ورشکسته نگردد.

بدين ترتيب حج افزون بر آثار معنوي، از پاداش دنيوي و نعمت هاي مادّي نيز برخوردار است و بي نيازي و استغنا و برکت و سلامت همراه مي آورد.

تجارت ضمن عبادت

در سفر حج به کسب و تجارت اجازه داده شده و چنانکه اشاره کرديم فلسفه آن بالا بردن توان مالي حج گزاران و در نتيجه تقويت عموم مسلمانان از رهگذر اين کنگره جهاني است و تجارت و کسب در سفر حج خود عاملي است در برگزاري اين فريضه جهانشمول و تأمين معاش گروهي از زائران که اگر کسب و تجارت نکنند، قادر به تأمين هزينه سفر خود نيستند. از اين رو، رخصت داده شده که زائران از سود تجارت و داد و ستد و امثال آن در چهارچوب شرع و به تناسب شؤون بهره گيرند تا بدين وسيله استطاعت مالي و توان افراد بالا رفته و اجتماع حج فزوني گيرد.

معاوية بن عمار مي گويد: از امام صادق پرسيدم کسي که به قصد تجارت رهسپار مکه مي شود يا شتران خود را کرايه مي دهد، حج او ناقص است يا تمام؟ حضرت در پاسخ فرمود: حج او تمام است; (عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّار قَالَ قُلْتُ لاَِبِيعَبْدِ اللَّهِ(عليه السلام) الرَّجُلُ يَخْرُجُ فِيتِجَارَة إِلَي مَکَّةَ أَوْ يَکُونُ لَهُ إِبِلٌ فَيُکْرِيهَا حَجَّتُهُ نَاقِصَةٌ أَمْ تَامَّةٌ قَالَ لا بَلْ حَجَّتُهُ تَامَّةٌ).(3)

محمد بن سنان مي گويد: امام علي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . احتجاج طبرسي، ص64 ; مستدرک الوسائل، ج8، ص 43

2 . وسائل الشيعه، ج8، ص75

3 . وسائل الشيعه ج 8، ص 40



--[37]--

ابن موسي الرضا(عليهما السلام) در پاسخ به سؤالاتي چند که طي نامه اي براي من نوشتند، از فلسفه حج نيز سخن گفتند و پس از ذکر اسرار عبادي و عرفاني و آثار معنوي و فرهنگي و تربيتي و تاريخ آن، به اقتصاد و آثار معيشتي نيز اشاره کردند. در بخشي در اين نامه آمده است:

وَ مَعَ مَا فِيذَلِکَ لِجَمِيعِ الْخَلْقِ مِنَ الْمَنَافِعِ... وَ مَنْفَعَةِ مَنْ فِيشَرْقِ اْلأَرْضِ وَ غَرْبِهَا وَ مَنْ فِيالْبَرِّ وَ الْبَحْرِ مِمَّنْ يَحُجُّ وَ مِمَّنْ لَمْ يَحُجَّ مِنْ تَاجِر وَ جَالِب وَ بَائِع وَ مُشْتَر وَ کَاسِب وَ مِسْکِين وَ قَضَاءِ حَوَائِجِ أَهْلِ اْلأَطْرَافِ وَ الْمَوَاضِعِ الْمُمْکِنِ لَهُمُ اْلإِجْتِمَاعُ فِيها کَذلِکَ } ...لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ...{  .(1)

يکي از علل وجوب حج منافعي است که از اين رهگذر به همه خلق مي رسد، و نيز منافعي است که نصيب کساني که در شرق و غرب و خشکي و دريا هستند مي شود; چه آنهايي که حج مي گزارند و يا آنان که به حج نيامده اند; اعم از تاجر يا واردکنندگان، فروشنده يا خريدار، پيشهور يا مستمند. و همچنين حج تأمين کننده نيازهاي ساکنان اطراف و امکنه اي است که مي توانند در موسم اجتماع کنند تا بدين وسيله شاهد منافع خود باشند.

به موجب اين روايت آثار اقتصادي حج منحصر به حج گزاران نيست بلکه ميليون ها انسان که در گوشه و کنار جهان اسلام به سر مي برند و هزاران خانواده در حرم و خارج حرم و حوالي مکه و کساني
که در اقصي نقاط، به نوعي با منافع حج سر و کار دارند از برکات حج بهره مند مي شوند. از کشاورزي که محصول توليد مي کند، هنرمندي که آثار هنري و دستي مي آفريند، دامداري که دام مي پرورد، راننده اي در حمل و نقل مشارکت دارد، بازرگاني که آذوقه و نياز زائران را به صورت کلي و جزئي فراهم مي سازد و ساير اصناف و اهل حرفه که در پديد آوردن امکانات اين سفر سهيم اند، همگي از منافع حج بهره مي برند.

در بازار اقتصادي حج ميليون ها انسان; از خرد و کلان تغذيه مي شوند، نياز سالانه خود را تأمين مي کنند، حتي فقرايي که قدرت کار ندارند از احسان و انفاق حاجيان و ذبيحه زائران بهره مي برند و اگر اين امکانات و همين
گوشت قرباني با برنامه اي دقيق پياده مي شد و به مصرف نيازمندان در هر شهر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . علل الشرايع، ج2، ص 405 ; عيون اخبار الرضا ج 2، ص 90



--[38]--

و اقليمي مي رسيد، هزاران تن گوشت پاک و پاکيزه قرباني به هدر نمي رفت و به گرسنگان دنيا مي رسيد. علاوه بر اين، وجوهات شرعيه و برّيه و صدقه و انفاق، اعانه بسيار ارزشمندي براي نيازمندان خواهد بود و نيز سوغات سفر که نبايد منحصر به نزديکان و اقوام باشد بلکه سهم مساکين و محرومان نيز به گونه اي در آن لحاظ گردد تا از اين رهگذر به آشنا و بيگانه مساعدتي هرچند اندک عايد گردد و موجب تحبيب قلوب و پيوند اجتماعيِ افزون باشد.

امام صادق(عليه السلام) در روايتي ديگر به بيان آثار اقتصادي و معيشتي حج پرداخته و در پاسخ به هشام بن حکم که فلسفه وجوب حج را مي پرسد، چنين مي فرمايد:

فَجَعَلَ فِيهِ اْلإِجْتِمَاعَ مِنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لِيَتَعَارَفُوا وَ لِيُتَرْبِحَ کُلُّ قَوْم مِنَ التِّجَارَاتِ مِنْ بَلَد إِلَي بَلَد وَ لِيَنْتَفِعَ بِذَلِکَ الْمُکَارِيوَ الْجَمَّالُ وَ لِتُعْرَفَ آثَارُ رَسُولِ اللَّهِ(صلي الله عليه وآله) وَ تُعْرَفَ أَخْبَارُهُ وَ يُذْکَرَ وَ لا يُنْسَي وَ لَوْ کَانَ کُلُّ قَوْم إِنَّمَا يَتَّکِلُونَ عَلَي بِلادِهِمْ وَ مَا فِيهَا هَلَکُوا وَ خَرِبَتِ الْبِلادُ وَ سَقَطَتِ الْجَلَبُ وَ اْلأَرْبَاحُ وَ عَمِيَتِ اْلأَخْبَارُ وَ لَمْ تَقِفُوا عَلَي ذَلِکَ... .(1)

مقرر شد تا مردم از شرق و غرب به اين سرزمين بيايند و يکديگر را بشناسند و همه گروه ها از تجارت و حمل و نقل کالا از شهري به شهر ديگر بهره گيرند. و چارپادار و شتربان
سود برند و آثار و اخبار پيامبر خدا شناخته شود و در خاطره ها تجديد گردد و فراموش نشود و اگر قرار بود هر جمعيتي تنها از کشورها و شهرهاي خودشان و حوادث و مسائل منطقه اي سخن بگويند مردم نابود مي شدند و شهرها ويران مي گرديد و بازرگاني و سود آوري تعطيل مي شد و اخبار و حوادث در پرده ابهام مي ماند و کسي برآنها آگاهي نمي يافت.

چنانکه ملاحظه مي کنيم: امام صادق(عليه السلام) در اين روايت به آثار جهانشمول حج توجه داده و مسائلي را يادآور شده اند:

1 ـ اطلاع و آگاهي از آثار پيامبر خدا که در اين سرزمين پربرکت پا به عرصه وجود نهاد و بزرگترين مکتب آسماني را پي افکند و آثار جاودانش خاطره وحي و رسالت و مجاهدت ها را در اذهان تداعي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. علل الشرايع، صص 406 ـ 405



--[39]--

مي کند که اين موضوع از بعد فرهنگي جاي تشريح و بيان دارد.

2 ـ آشنايي مسلمانان با يکديگر در اين کنگره عظيم جهاني توحيد و تبادل نظر در مسائل جهاني مسلمين و خروج از حصار تنگ نژاد و سرزمين و رنگ و ساير مشخصه هاي اقليمي و پيوستن به اقيانوس بي کران امت اسلامي و جهان انساني و چنگ زدن به ريسمان الهي که جهان اسلام را به صورت يک پيکر درآورده تا در جهت حل مشکلات و دردها و رنج ها و رايزني و چاره انديشي بپردازند ـ از بعد اجتماعي و سياسي جاي بحث فراوان دارد.

3 ـ فراگير بودن منافع حج نسبت به عموم مسلمين و بلکه عموم مردم جهان، از حج گزار و غير آنها که از اين درياي متلاطم و چشمه فياض، هر گروهي حسب حال و استعداد خود به نوعي بهره گيرند.

4 ـ تأکيد بر اين که مردم نبايد با تنگ نظري و محدودنگري، تنها به مصالح و منافع خود و منطقه جغرافيايي خاص خود بينديشند که اين نوع تفکر، جهان را به ويراني مي کشد و سرنوشت انسان ها را تباه مي سازد و اين با فلسفه و بينش جهانشمول اسلام و انسان دوستي و نگرش فرامليتي و برون مرزي آن در تضاد است.

اسلام آيين بشريت است. پس در اجتماع عظيم حج بايد مصالح همه انسان ها و همه کشورها مدنظر قرار گيرد تا منافع آن فراگير شود و "  ...قِياماً لِلنّاسِ... " تحقق پذيرد و آبادي شهرها و حيات انسان ها به اين است که چرخ هاي اقتصادي به گردش درآيد و همه انسان ها از اين رهگذر سود برند، فقر و تهيدستي از جامعه رخت بربندد، عمران و آباداني بيايد و تمدن اسلامي نيرومند شود. بدين ترتيب، موسم حج، ساير کشور و انسان ها را نيز تغذيه مي کند و افراد بسياري در پرتو آن ارتزاق مي کنند و بدين ترتيب تعاون بين الملل اسلامي در حج تحقق مي پذيرد.

مسأله جهاني شدن و جهاني سازي

از مسائلي که در عصر ما در پهنه سياست و فرهنگ و اقتصاد مطرح است مسأله جهاني سازي و جهاني شدن است. هرچند اين بحث مجالي مناسب تر و ميداني گسترده تر مي طلبد تا صاحب نظران و نظريه پردازان در آن به



--[40]--

بحث و گفتگو بنشينند اما در اينجا به تناسب موضوع و با در نظر داشتن نکات ارزشمند و شايان تأمل که در سخن امام صادق(عليه السلام) ديديم با نگرشي اجمالي به موضوع، تا آنجا که به منافع حج در بعد اقتصادي مرتبط است مي نگريم.

چنانکه اشاره شد موضوع جهاني سازي از مسائلي است که امروزه در سطح بين الملل مورد مذاکره و مشاجره است. در جهان غرب گروه هايي به نقد اين انديشه پرداخته و به مبارزه با اين سياست استعماري برخاسته اند، در حالي که سياست هاي حاکم که در انديشه کنترل و قبضه کردن توان اقتصادي و به دنبال آن سياسي و فرهنگي همه کشورها هستند، بر آن پاي مي فشارند و آن را به عنوان راه کاري براي سلطه بيشتر جهاني خود برگزيده اند. چنانکه مي دانيم: دولت آمريکا سردمدار اين تفکر است، تفکر تک قطبي کردن جهان به مرکزيت غرب و سرکردگي آمريکا. روند جهاني سازي بر آن است که تا هويت و اعتبار کشورها، به ويژه جهان سوم را بيش از پيش محو و نابود سازد و وابستگي شديدتري را پي ريزي کند. در روند جهاني سازي، نه تنها اقتصاد بلکه قوميت، مليت، فرهنگ و سياست ملل، تحت سلطه لگدکوب ابرقدرت ها مي شود، و اين يک فاجعه بزرگ ديگر براي دولت ها و ملت هاي جهان سوم به ويژه کشورهاي اسلامي است و در اين طرح استکباري، جهان اسلام به دليل ذخائر کلان طبيعي بيشتر هدف توطئه مي باشد.

تنها راه مقابله با اين سياست استکباري وحدت امت هاست و بازيابي هويت ديني، ملي، تاريخي و تکيه بر منافع مشترک و روآوردن به پيمان هاي منطقه اي در ابعاد مختلف فرهنگي، اقتصادي، سياسي و نظامي و مشترکات ديني، و قطع وابستگي ها و گسستن غل و زنجيرهايي است که غرب به سرکردگي آمريکا بر کشورها نهاده است.

بنابراين جهاني سازي يک طرح استکباري است، در حالي که جهاني شدن زير لواي توحيد و وحدت امت، در فلسفه اجتماعي اسلام منظور گرديده و حج مي تواند نقش مؤثر در تحقق آن داشته باشد.

قرآن کريم، کعبه و حج را "  ...قِياماً لِلنّاسِ... "  ; يعني عامل برپايي و پايداري و استقلال مردم خوانده است. و امت اسلام با تکيه بر اين ستون استوار الهي مي تواند



--[41]--

درياي انسان هاي مؤمن را به يکديگر پيوند دهد و روح واحد را بر آنها حاکم سازد. اين قوام و استواري که قرآن بدان اشارت فرموده است، شامل دين و دنياي مردم مي شود. در اين خصوص روايتي است از امام صادق(عليه السلام) که در پاسخ به ابان ابن تغلب که معناي آيه فوق را مي پرسد، مي فرمايد: جَعَلَهَا اللَّهُ لِدِينِهِمْ وَ مَعَايِشِهِمْ  ;(1) خداوند کعبه را قائمه اي براي دين مردم و معيشت و زندگي آنان قرار داد.

بدين ترتيب حج از منظر اقتصادي و معيشتي نيز در قوام امت تأثير به سزا دارد. با اين بيان:

1 ـ فعاليت هاي اقتصادي مي تواند به برگزاري اين مراسم عبادي، سياسي ياري رساند.

2 ـ مردم بسياري در پرتو حج امرار معاش مي کنند و چرخ هاي اقتصادي به حرکت در مي آيد و عمران و آباداني را به همراه مي آورد.

3 ـ قدرت اقتصادي مسلمانان مي تواند در صحنه بين المللي، آنان را مقتدر سازد و از وابستگي و طفيلي بودن در همه زمينه ها برهاند.

4 ـ از اين رهگذر مي توان توليد کار و اشتغال نمود و از حجم بيکاري کاست و علاوه بر آن زمينه بسياري از مفاسد اخلاقي را از ميان برد.

5 ـ حج فرصتي است که مسلمانان مي توانند فراورده هاي صنعتي، محصولات کشاورزي و سنّتي و ساير توليدات خود را در اين بازار بين المللي اسلامي عرضه کنند و به صورت نمايشگاه بازرگاني در معرض ديد جهانيان قرار دهند و مشوّق يکديگر به توليد و تکاپوي اقتصادي باشند و با همکاري يکديگر کشورهاي اسلامي را به رشد و توسعه هدايت کنند و تبادل اطلاعات نمايند و از تجارب يکديگر بهره گيرند.

وضع کنوني بازار حرمين

با تأسف، کشورهاي اسلامي از چنين فرصتي غفلت ورزيده و سرزمين وحي را با مظاهر صادرات بيگانگان پوشش داده اند. بازار مکّه و مدينه امروزه به نمايشگاه صنعتي و تجاري غرب و شرق تبديل شده است. در آنجا محصولات کشورهاي اسلامي کمتر به چشم مي خورد و عمده سوداگران اصلي اين بازار غير مسلمانان و حتّي از دشمنان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وسائل الشيعه،ج 8 ،ص 41



--[42]--

اسلام هستند که انبوه ثروت و ارز مسلمين را به تاراج مي برند و به کمپاني ها و کارخانه ها و جيب سرمايه داران بيگانه مي ريزند درست همان وضعي که در کشورهاي اسلامي مي گذرد. توليدات و صادرات خارجي بازار مسلمين را پر مي کند و بازار توليدات داخلي به هر دليل کساد مي شود و وابستگي و دنباله روي روز افزون مي گردد. جا دارد که کشورهاي اسلامي و دولت ها و ملّت ها و برنامه ريزان اقتصاد بيدار شوند و به اين امر بينديشند و در بازار مصرف تجديد نظر کنند و تا آنجا که ممکن است از فراورده هاي خودي مصرف کنند و از تجمّل و تنوّع گرايي در مصرف به ساده زيستي و معيشت عادلانه برگردند و در بالا بردن سطح علم و هنر و حرفه و توليد بکوشند تا استقلال اقتصادي به دست آورند و بازار حج مي تواند در اين بيداري و تحوّل نقش آفرين باشد.

تذکار چند نکته مهم

1 ـ هدف اصلي و علّت غايي در هر عبادتي ـ از جمله حج و عمره ـ همانا توجّه به خدا و طلب قرب او و تحصيل آخرت است. اين مقصد اساسي را هرگز نبايد با اغراض دنيوي و اهداف مادّي کمرنگ ساخت. بنابراين، هرگاه از آثار مادي و کسب و تجارت و اقتصاد و معيشت سخن به ميان مي آيد، جنبه آلي دارد نه استقلالي; زيرا در اسلام، ماديات مقدمه معنويات است و دنيا مقدمه آخرت. از اين رو در روايات آمده است:

الْحَجُّ وَ الْعُمْرَةُ سُوقَانِ مِنْ أَسْوَاقِ اْلآخِرَةِ اللَّازِمُ لَهُمَا مِنْ أَضْيَافِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنْ أَبْقَاهُ أَبْقَاهُ وَ لا ذَنْبَ لَهُ وَ إِنْ أَمَاتَهُ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ .(1)

حج و عمره دو بازارند از بازارهاي آخرت، آن کس که به اين دو تمسک جويد در زمره ميهمانان خدا است اگر او را زنده بدارد گناهي براي وي باقي نگذارد و اگر بميراند او را در بهشت برين جاي دهد.

به همين دليل از کساني که حج را وسيله تفرّج و تجارت و تکدّي قرار داده اندنکوهش شده است. پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله)در روايتي که از آينده روزگار خبر مي دهد، درباره کساني که حج را وسيله مقاصد مادّي قرار داده اند، با لحن انتقادي فرموده است:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . من لا يحضره الفقيه، ج2، ص144



--[43]--

يَأْتِيعَلَي النَّاسِ زَمَانٌ يَکُونُ فِيهِ حَجُّ الْمُلُوکِ نُزْهَةً وَ حَجُّ اْلأَغْنِيَاءِ تِجَارَةً وَ حَجُّ الْمَسَاکِينِ مَسْأَلَةً... .(1)

براي مردم زماني مي رسد که حج زمامدارانشان براي تفريح و تفرّج و حج توانگران براي تجارت و زراندوزي و حج مستمندان براي سؤال و تکدّي گري است.

در بدو امر چنين به نظر مي رسد ميان رواياتي که از کسب و تجارت در حج نکوهش کرده و رواياتي که تکسّب و تجارت را مجاز مي دانند و بلکه بدان توصيه مي کنند، تناقض وجود دارد. اين نکته مورد توجّه فقها و محدّثين ما بوده است و به حلّ آن پرداخته اند. محدّث بزرگ مرحوم شيخ حرّ عاملي در مقام جمع اين روايات مي گويد:

روايت پيامبر(صلي الله عليه وآله) (که حجّ اغنيا را تجارت مي داند) بر بطلان حج دلالت ندارد و در مقام نکوهش نيست بلکه صرفاً جنبه اخباري دارد و يا در مقام نکوهش کساني است که به قصد تفرّج و تجارت به حج مي روند و يا بيانگر کراهتِ آميختن سفر حج به تجارت و امثال آن مي باشد، هر چند اعمال حج در چنين وضعيتي مجزي است و با انجام آن تکليف ساقط مي شود.

در هر حال مسلّم است که هر عبادتي، اگر با انگيزه مادّي و بدون قصد تقرّب انجام شود، نه تأثير معنوي دارد و نه مسقط تکليف است و حج نيز چنين است. فلسفه بنيادين حج آهنگ خدا و آخرت و انقطاع از خلق و پيوستن به حقّ است و ابراهيموار از همه تعلقات رهيدن و از زندان طبيعت خلاص شدن. بنابراين
بر حج گزاران است که اين سفر معنوي و الهي را با مقاصد دنيوي و مادّي نيالايند و معنويت حج را کمرنگ نکنند. وظيفه روحانيون و راهنمايان است که زائران خانه خدا و مسافران ديار وحي را پيش از سفر و در سفر، به فلسفه حج توجّه دهند و تفهيم کنند زائري که پس از عمري انتظار توفيق حج يا عمره به دست آورده، دريغ است لحظه هاي شيرين و گرانقدر اين سفر روحاني را خرج بازار و خيابان و سرگرمي به داد و ستد و سود و سودا کند و کالايي حمل کنند و با خفّت و ذلّت در بازارها و به شيوه دوره گردها بفروشند! به خصوص آنکه برخي حرکات زننده در
انظار حجّاج کشورهاي ديگر براي زائران ما سرشکست و موجب وهن است و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وسائل الشيعه، ج8، ص41



--[44]--

بايد از آن جدّاً پرهيز کرد و با فروش تسبيح و زعفران و غيره حيثيت حاجيان ايراني را لکه دار نکرد; زيرا آنچه در باب تجارت در حج گفته شده، خارج از اين شيوه عمل است.

غرض از اين تذکّر اين نيست که بُعد اقتصادي حج ناديده گرفته شود که مثل معروف هر سخن جايي و هر نکته مقامي دارد.

2 ـ کسب و تجارت در حج و عمره براي برخي از زائران و غير زائران امري ضروري است که در روايات هم بدان مثال زده شده; زائراني که قوام معيشت و تأمين زندگي شان به خريد و فروش و استفاده از اين بازار بستگي دارد. بسياري از زائران که در حوالي مکّه و مدينه زندگي مي کنند و در موسم حج حاضر مي شوند، مردمي هستند فقير و توشه سفر آنان همان است که در موسم، در خريد و فروش به دست مي آورند و يا ذخيره مخارج خانواده خود در طول سال مي کنند. براي آنها کسب و تجارت موضوعيت دارد و برخي رانندگاني هستند که اجير مي شوند و در ضمن خدمت به حجاج مناسک حج را نيز انجام مي دهند. برخي خدمه اي هستند که به برکت خدمت، توفيق مناسک را نيز به دست مي آورند. آمار اينگونه زائران به صدها هزار بالغ مي گردد و همه ساله چنين زائراني در موسم حضور دارند. شارع مقدس اسلام راه را بر اينان نبسته علاوه بر اينکه خدمات اين گروه زائران به زائران ديگر نيز در برگزاري حج و خدمات لازم کمک و ياري مي رساند و در مجموع خدمات متقابل اين گروه ها در سفر پر مشقت حج اجتناب ناپذير است و منافي با عبادت و قصد تقرّب هم نيست و لذا فقهاي عظام در باب حج خدمه بابي از فقه گشوده و مسائل آن را تبيين کرده اند و اشکالي در اعمال و مناسک اين قشر از زائران وجود ندارد.

بازار مشترک اسلامي

3 ـ در باب اقتصاد حج به مسأله مهمتري بايد توجّه کرد و آن اينکه منافع اقتصادي حج در زمان حاضر، فراتر از منافع خُرد و کوچک اقتصادي است.

حج موقعيتي است که به تجارت کلان و خدمات عمده ديگر نياز دارد. که دولت ها يا تجّار کشورها و شرکت ها و کارخانه ها در آن نقش دارند. اگر کالاهاي عمده از کشورهاي اسلامي به بازار حج و



--[45]--

در جهت تأمين تدارکات آن حمل و نقل گردد، تأثير بسيار عميقي در اقتصاد کشورهاي اسلامي خواهد داشت. عمده نياز زائران مي تواند از کشورهاي اسلامي و به وسيله شرکت ها و بخش هاي اقتصادي مسلمين و دولت هاي اسلامي تأمين گردد و در اين صورت روا نيست کالايي که امکان تهيه آن از کشورهاي اسلامي وجود دارد، از کشورهاي ديگر تهيه شود. مانند گوشت و مرغ که عمدتاً (در موسم) از کشورهاي غربي خريداري و مصرف مي شود که علاوه بر جنبه اقتصادي خالي از شبهات شرعي هم نيست. اگر کشورهاي اسلامي با برنامه اي سنجيده و حساب شده با يکديگر همکاري داشته باشند، مي توانند بسياري از اين نوع کالاها را خود تهيه و با آرم و نشان کشور اسلامي عرضه نمايند. در چنين صورتي است که آثار کلان اقتصادي حج در مجموعه جامعه اسلامي نمودار مي گردد و ميليون ها نفر از دست اندرکاران توليد بهره مي برند و توان اقتصادي مسلمين که زيربناي بسياري از مسائل ديگر است، بالا مي رود. تشکيل بازار مشترک اسلامي در حج بهترين فرصتي است براي کشورهاي مسلمان تا اين پيوند و مشارکت اقتصادي در طول سالها پابرجا بماند و بدان وسيله با فقر و بيکاري که دو عامل عمده مفاسداند مبارزه شود. تأثير چنين پروژه اي بر ساير ابعاد زندگي مسلمين چون بعد فرهنگي و سياسي غير قابل انکار است. در عصري که دشمنان اسلام براي جهاني سازي کشورها با هدف وابستگي دائم ملّت ها تلاش مي کنند، مسلمين مي توانند براي جهاني شدن مکتب و آرمان خود با اهداف انساني و الهي با يک عزم عمومي گام بردارند و وحدت امّت را پايه ريزي کنند. جمعيت ها و تشکّل هاي بين الملل اسلامي مي بايست در اين راستا حرکت کنند و به صرف شعار و اجلاس و تعارفات بسنده نکنند.

قرباني از منابع اقتصادي حج

همه ساله در موسم حج ميليون ها رأس دام طبق سنّت اسلامي و احياي خاطره ابراهيم و اسماعيل با هدف معنوي و معيشتي قرباني مي شود. قرباني علاوه بر جنبه معنوي آن، که نمادي از فداکردن و فدا شدن در مسير رضاي الهي و وسيله تحصيل تقوا و تقرّب و نزديکي به خدا و ذبح کردن و سربريدن تعلّقات مادّي در



--[46]--

راه رسيدن به معنويت و عرفان است، آثار مادّي و اقتصادي شايان توجّهي را همراه دارد. اگر تنها دو ميليون دام گوسفند و گاو و شتر هر سال در منا و موسم قرباني شود و معدل گوشت خالص هر يک را 30 کيلوگرم فرض کنيم اين مقدار معادل شصت مليون کيلوگرم گوشت خواهد بود و اگر هر کيلو گوشت تنها دو هزار تومان فرض شود به رقمي معادل صد و بيست مليارد تومان خواهد رسيد! چنين سرمايه عظيمي همه ساله مي تواند بخش قابل توجّهي از خوراک مستمندان و نيازمندان را در سراسر جهان تأمين کند. مع الأسف فلسفه قرباني در گذشته از اين بابت چنانکه شايسته آن مراسم عظيم است، مورد توجّه قرار نگرفته و ساليان دراز عمده اين منبع پاک و مقدس اسلامي طعمه حريق گرديده و جز بخش کوچکي از آن به مصرف نرسيده است.

اقدامات بانک توسعه اسلامي

خوشبختانه در سنوات اخير بانک توسعه اسلامي که با سرمايه کشورهاي اسلاميِ عضو سازمان کنفرانس اسلامي تأسيس شده و جمهوري اسلامي ايران نيز عضو فعّال آن مي باشد، مسؤوليت کشتارگاه هاي محدوده جغرافياي منا و نقاط نزديک به آن را عهده دار گرديده و با در اختيار گرفتن کشتارگاه هاي تحت اختيار سازمان جهت جلوگيري از هدر رفتنِ گوشت قرباني اقدامات مؤثري نموده است. و سازمان حج و زيارت با هماهنگي بعثه مقام معظّم رهبري، تشويقِ حجاج ايراني به استفاده از تسهيلات بانک جهت انجام قرباني را تجربه نمود که اين تجربه در سال گذشته نتيجه بسيار خوبي داشته است; به طوري که تمامي گوشت هاي 70032 رأس گوسفند ذبيحه توسّط 5/80% حجّاج ايراني در ميان فقرا و نيازمندان توزيع
شد و بر اساس هماهنگي به عمل آمده ميان بانک توسعه اسلامي و کميته امداد امام خميني(قدس سره) به زودي 000/20 لاشه گوشت قرباني جهت توزيع در ميان فقرا و محرومان داخل کشور جمهوري اسلامي به ايران انتقال خواهد يافت و در سال آينده نيز اين تعداد به 000/70 لاشه خواهد رسيد. بدين ترتيب آرزوي ديرينه اين سنّت حسنه اسلامي، در حال جامه عمل پوشيدن است و مشکل تضييع قرباني مرتفع مي گردد و از رهگذر حج، قشرهاي وسيعي از نيازمندان جهان زير



--[47]--

پوشش اين منبع غذايي قرار مي گيرند.

مشکلي که در اين ميان وجود دارد محدوديّت زماني و مکاني و امکانات ذبح قرباني و جمع آوري آن طي يک روز عيد قربان است که از اين بابت شايان ذکر است بنابه اظهار رييس بانک توسعه، حدود 300 هزار حاجي خارجيِ شافعي مذهب قبل از ايام تشريق در محدوده جغرافيايي شهر مکّه و شهروندان سعودي که سالانه جمعيت زيادي از حجاج را تشکيل مي دهند و در مکّه و اطراف آن قرباني مي کنند و تعداد زيادي با گرفتن روزه از انجام قرباني معاف مي شوند. مع الوصف رقم بسيار بالاي قرباني طي يک روز و در منطقه محدود، خالي از دشواري نيست و بسيار مي شود که زائران ايراني که در روز عيد موفق
به انجام قرباني نمي شوند و به روز يازدهم مي انجامد ناچارند از احرام خارج نشوند. جاي آن دارد که علما و فقهاي عظام نسبت به ضرورت امر ترتيب اعمال منا در اين مقطع باز نگري کرده و راه کارهاي فقهي مناسبي ارائه فرمايند تا زائران ايراني بتوانند با
آرامش کامل و بدون نگراني اعمال خود
را انجام دهند.

روايات و فلسفه قرباني

باري فلسفه قرباني چنانکه در آيات و روايات بدان تصريح شده، اطعام مساکين و گرسنگان است همانگونه که آيه کريمه: "  فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ... " (1) و آيه "  فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ... " (2)دستور مي دهد که چون قرباني ذبح شد و بر زمين افتاد از آن بخوريد و به مستمندان و فقيران و گدايان بخورانيد. و روايت نبوي: إِنَّمَا جَعَلَ اللَّهُ هَذَا الاَْضْحَي لِتَشْبَعَ مَسَاکِينُکُمْ مِنَ اللَّحْمِ فَأَطْعِمُوهُمْ ;(3) خداوند اين قرباني را از آن جهت مقرّر داشت تا مستمندان شما از آن به حدّ کافي بهره برند پس آنان را اطعام کنيد. اطعام گرسنگان را در فلسفه قرباني ملحوظ داشته، نه هدر دادن آن را. به خاطر همين حکمت تعدد قرباني نيز مطلوب است چنانکه از پيامبر(صلي الله عليه وآله) نقل شده که 63 شتر به عدد سالهاي عمر مبارکشان در منا با دست خود نحر نمودند و به علي(عليه السلام)دستور دادند شتران ديگري را قرباني کند تا به صد شتر برسد که مفهوم اين روايات توسعه دادن هر چه بيشتر کمک هاي انساني به نيازمندان از رهگذر مناسک حج است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . حج: 36

2 . حج: 27

3 . مناسک الحجّ والعمره، ص226، ابن قيم الجوزية ; من لايحضره الفقيه، ج2، ص200



--[48]--

به طور خلاصه، قرباني سرمايه کلان و ارزشمند اقتصادي و معيشتي است براي گرسنگاني که در سراسر جهان با فقر و تهي دستي دست به گريبانند و از کمبود غذا رنج مي برند.

مبارزه با استثمار

نکته ديگري که در اقتصاد حج شايان تأمل است اينکه: نبايد موسم
حج و بازار اقتصادي آن و يا نذورات
و تبرّعات و ساير منابع مالي و معيشتي
به صورت ابزار ثروت اندوزي در دست معدودي پولدار و استثمارگر باشد. اين موضوع علاوه بر آنکه در طرح هاي جامع اقتصادي اسلام همه جا نقش بنيادين ايفا مي کند. در حج نيز به
دليل اهميت ويژه اش لحاظ گرديده است. با چنين فلسفه اقتصادي است
که ائمه دين(عليهم السلام) مردم را توجّه مي دادند
که هدايا و نذورات کعبه را اگر به
مصرف نيازمندان نمي رسد و به جيب
پولداران و متولّيان وابسته سرازير مي گردد، از دادن آن خودداري کنند و اساساً نذوراتي که نه در جهت مصلحت مردم فقير و يا مصالح اسلام است مشروعيت ندارد.

سکوني از امام صادق(عليه السلام) و آن حضرت از قول اميرالمؤمنين(عليه السلام) نقل کرده که فرمود:

لَوْ کَانَ لِيوَادِيَانِ يَسِيلانِ ذَهَباً وَ فِضَّةً مَا أَهْدَيْتُ إِلَي الْکَعْبَةِ شَيْئاً لاَِنَّهُ يَصِيرُ إِلَي الْحَجَبَةِ دُونَ الْمَسَاکِينِ .(1)

اگر دراختيارمن دو وادي باشدکه سيل طلاونقره درآن جاري شود وموج بزند، چيزي از آن را به کعبه هديه نمي کنم; چرا که به دست پرده داران و متوليان مي رسدنه به دست نيازمندان و فقيران.

و نيز در روايتي که از پيامبر(صلي الله عليه وآله) و ائمه معصوم(عليهم السلام) رسيده، آمده است:

إِنَّمَا لا يُسْتَحَبُّ الْهَدْيُ إِلَي الْکَعْبَةِ لاَِنَّهُ يَصِيرُ إِلَي الْحَجَبَةِ دُونَ الْمَسَاکِينِ .(2)

هديه دادن قرباني براي کعبه استحباب ندارد; زيرا به دست پرده داران و نگهبانان و متوليان مي رسد نه بيچارگان و مستمندان.

مفهوم اين روايات اين است که قرباني و نذورات و هدايا و هر منفعت اقتصادي ديگر در رابطه با حج، همانا ياري رساندن به نيازمندان و زدودن فقر و گرسنگي از چهره جامعه اسلامي است و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . علل الشرايع، ص408 ; وسائل الشيعه، ج13، ص255

2 . وسائل الشيعه، ج8، ص358 ; من لايحضره الفقيه، ج2، ص193



--[49]--

اگر قرار باشد سود اينها به جيب ثروت اندوزان ريخته شود از آن بايد خودداري کرد و معلوم است که در عصر امام صادق(عليه السلام) و ائمه هدي(عليهم السلام) توليت کعبه در دست چه کساني بوده است. خلفاي اموي، مرواني و عباسي که نه تنها شايستگي پرده داري و توليت کعبه را نداشتند; بلکه از آن کانون مقدس به نفع مقاصد شوم نفساني و استثماري بهره مي گرفتند و هدايا عنوان اعانت به ظلم را داشته که در قرآن به صراحت ممنوع و حرام گرديده است. اين ملاکي است که پايه گذاران حج به دست داده اند و براي هميشه بايد سرمشق عمل مسلمين باشد; حج براي خدا، خدمات مالي براي قرب خدا و کمک به نيازمندان جامعه و مبارزه با هر نوع استبداد و استثمار و زراندوزي دشمنان مردم.



 
16 آبان 1390 6:12 بعدازظهر

ارسال نظر

» لطفا کوتاه و در مورد اين مطلب بنويسيد.